شهرستان بـن

شهرستان بـن در استان چهار محال و بختیاری

شهرستان بـن

شهرستان بـن در استان چهار محال و بختیاری

شهرستان بـن

این وب جهت معرفی شهرستان بن طراحی شده است که امیدواریم مورد توجه کاربران عزیز قرار گیرد. کاربران می توانند جهت هرچه بهتر شدن این وبلاگ که گامی در جهت معرفی هرچه بیشتر شهر و شهرستان بن است با ما همکاری داشته باشند. مطالب و عکس ها به نام خود آنها در این وبلاگ درج می گردد. با تشکر فراوان

اگر مسئولین محترم شهر - شهرستان و استان با ما همکاری داشته باشند می توانیم این مجموعه اطلاعات را با یک سری اطلاعات دیگر در قالب یک کتاب چاپ نماییم.


«شهربن»مرکز شهرستان بن یکی از شهرهای ترک زبان استان چهارمحال و بختیاری است،و شمالی ترین شهر این استان و در نزدیکی سد زاینده رود قراردارد.

***
از همشهرستانی عزیز درخواست می شود مطالب و عکس های خود را درباره شهر و روستای خود به دست ما برسانند تا در این وبگاه جهت استفاده عموم درج نمائیم.
آدرس : شهر بن ، خیابان ملت ، کافی نت شهر بن - شهر من ، جعفرنادری

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ب.ظ

۰


«افاغنه که به دنبال وسعت بخشیدن به تصرفات خود در اطراف پایتخت(اصفهان)  بودند ، با دلیرانی ده نشین در اطراف پایتخت روبرو شدند . از جمله این دهکده‌ها می‌توان به دهکده بزرگ بن * ( در جنوب اصفهان ) و گز ( در شمال آن ) اشاره کرد .

البته به جز شهر بن ، شهرهای یزد ، کاشان و قمشه ( شهرضا ) نیز با افغان‌ها نبردهایی کردند. اما شهرها و روستاهای اطراف پایتخت دلبستگی خاصی به مقر حکومتی و شاه ایران داشتند و چون طبعا نزدیکی به پایتخت سبب رونق اقتصادی ، فرهنگی و ایجاد امنیت و آبادانی می‌شد و تعصب شیعه آنان به مراتب بیشتر بود ، از افغانی‌های سنی مذهب و غارتگر و مخل امنیت بیزار بودند ، و وظیفه خود می‌دانستند که علاوه بر دفاع از جان و مال و ناموس خود با مقاومت و نبرد با آنان هم به محاصره شدگان روحیه بخشند.


لارنس لاکهارت که درباره انقراض صفویان ، تحقیقات جامعی کرده‌است ، می‌نویسد : « دهکده بزرگ گز در مقابل افغان‌ها مقاومت کرده بود ولی افاغنه سال بعد موفق شدند توسط معبری به مرکز دهکده ، آن جا را تصرف کنند ( لاکهارت ، ۱۳۸۳ ، ۱۷۸ ).

او که به شجاعت مردم بن معترف است همچنین آورده‌است : شکست‌های پی در پی که سرداران صفوی خورده بودند ، چنان روحیه ایرانی‌ها را خراب کرده بود که اکثرا از دیدن افغان‌ها وحشت زده می‌گریختند ، به استثنای مردم شجاع قزوین و بن اصفهان که پایداری کردند ( همان ، ص ۲۸۱ و نراقی ، ۱۳۸۷ ، ص ۷۱ ). همچنین در سفرنامه کروسینسکی ،


منظور از قصبه بنی ، همان دهکده بن است .« مردم قریه بزرگ بن ، نه در مدت محاصره و نه پس از سقوط آن ، در برابر افغانان سر تسلیم فرود نیاوردند و تمام دستجات افغانی را که از طرف محمود برای سرکوبی مردم گسیل گشته بودند ، منهزم کردند » (پطروشفسکی ، ۱۳۴۶ ، ص ۶۲۱ ) .

« آنان تمام حملات افاغنه را دفع و عده‌ای از آن‌ها را اسیر کردند و سیصد نفر را به قتل رساندند » ( لاکهارت ، ص ۱۴۶ ). بنابر نوشته کروسینسکی که این هنگام در ایران بوده ، « در میان مقتولین ، برادر کوچک محمود و پسر عمو و پسرخاله و چند نفر از بزرگان افغان بودند.

او ادامه می‌دهد : افاغنه را که دریای انتقام به جوش آمد ، با یکدیگر نشستند و قران را در میان آورده ، به اتفاق هم قسم خوردند و هر چه اسیر قزلباشیه بود به قتل آوردند»( کروسینسکی ، ۱۳۶۳ ، ص ۵۹ ). «


 از آن جا که افغان‌ها با وحشیگری عدهای از کشاورزان را از دم تیغ گذرانده بودند ، مردم بن اعلام داشتند که اسرای افغانی را خواهند کشت .

وقتی محمود از این خبر آگاهی یافت ، قاصدی به نزد شاه سلطان حسین فرستاد و از او تقاضا کرد برای نجات اسیران اقدام کند . شاه نیز پذیرفت ، ولی فرستاده او وقتی به بن اصفهان رسید که تمام اسرا کشته شده بودند .


اگر مردم اصفهان دارای همان شجاعت کشاورزان بن بودند ، محاصره شهر ، صورت دیگری به خود می‌گرفت » ( لاکهارت ، ص ۱۴۶ ) .

چون محمود افغان نتوانست به آبادی نفوذ کند ، دست به محاصره زد . محمود افغان در طول محاصره ، اقدام به پر کردن قنات‌ها و کانال‌ها نمود .


 زد و خورد بین مردم بن و افغان‌ها به درازا کشید در مدت محاصره مردم بن با جنگ‌های چریکی ضربات مهلکی به پیکره سپاه محمود وارد کردند و نبردهای خونینی میان آن‌ها در گرفت به گونه‌ای که در یکی از نبردها در محلی که بعدها به نام نالا درسی ( دره ناله ) شهرت یافت ، تا چند روز ادامه یافت و این دره خلق شد از ناله افغان‌هایی که تیغ غیرت مردان بن بر سینه شان نشست.


با اینکه افغان‌ها علاقمند به نبرد در دشت‌ها و دره‌ها بودند اما یاغیان ناچار شدند به ارتفاعات این شهر پناهنده شوند، از جمله کوه بزرگی که بعدها به نام آنان نامگذاری شد و اقدام به ساختن قلعه‌هایی کوچک نمودند.

« سرانجام سردار افغانی با روستائیان بن اصفهان صلح شرافتمندانه‌ای منعقد کرد . محمود که مایل بود بهانه‌ای به دست آورده پیمان صلح را نقض و مردم بن اصفهان را قلع و قمع کند ، جاسوسان خویش را مخفیانه به آن قریه اعزام کرد و آن‌ها را مامور ساخت کاری کند که مردم قریه ، نخست پیمان را بشکنند ، ولی روستائیان قریه جاسوسان را خفه کرده جنازه آنان را نزد محمود فرستادند » (پطروشفسکی ، ص ۶۲۱ ) .


بعد از ظهور نادر، او به همراه مردم ، با توپ‌های جنگی به پناهگاه‌های افغان‌ها شلیک کرد که آثار آن بر کوه افغان برجا مانده‌است از جمله حفره‌ای بزرگ و فروریختن صخره‌ها ، که به خوبی مبین برخورد گلوله توپ است.

افاغنه چاره را در این می‌دیدند که به نقاط مرتفع تر بروند و اقدام به کندن پلکان بلندی نموده اند( که امروزه به پلکان تاریخی افغان معروف است) تا از شر گلوله توپ‌ها در امان باشند و در نهایت آنان را وادار به فرار کرد .


هر چند صفویان ، خود مسبب این شورش بودند اما روا نبود که افغانان که به قصد انتقام جویی از دربار ، آرامش و آبادانی را از مردم سلب کرده بودند ، این گونه ترکتازی کنند .

خصوصا اینکه آنان پس از پیروزی در جنگ گلون آباد و تصرف اصفهان ، مدام به پیروان شیعه دشنام می‌دادند.

قصبه بن که در بین کوههای مرتفع قرار دارد مکان مناسبی برای پناه گیری و جنگ‌های چریکی بوده‌است و اگر طهماسب به این مکان که به اصفهان نزدیک بود ، به اینجا پناهنده می‌شد ، امکان داشت حوادث به گونه‌ای دیگر رغم بخورد و افاغنه‌ای که اصفهان را محاصره کرده بودند از ناحیه جنوب پایتخت دچار مشکل شوند علت اینکه در منابع کمتر به این مدافعان پرداخته‌اند این است که انقراض سلسله مقتدر صفویه ، برای آنان مهیج تر بود تا دفاع روستائیان گمنام .»







موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۳۰
جعفر نادری بنی

بن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">