شهرستان بـن

شهرستان بـن در استان چهار محال و بختیاری

شهرستان بـن

شهرستان بـن در استان چهار محال و بختیاری

شهرستان بـن

این وب جهت معرفی شهرستان بن طراحی شده است که امیدواریم مورد توجه کاربران عزیز قرار گیرد. کاربران می توانند جهت هرچه بهتر شدن این وبلاگ که گامی در جهت معرفی هرچه بیشتر شهر و شهرستان بن است با ما همکاری داشته باشند. مطالب و عکس ها به نام خود آنها در این وبلاگ درج می گردد. با تشکر فراوان

اگر مسئولین محترم شهر - شهرستان و استان با ما همکاری داشته باشند می توانیم این مجموعه اطلاعات را با یک سری اطلاعات دیگر در قالب یک کتاب چاپ نماییم.


«شهربن»مرکز شهرستان بن یکی از شهرهای ترک زبان استان چهارمحال و بختیاری است،و شمالی ترین شهر این استان و در نزدیکی سد زاینده رود قراردارد.

***
از همشهرستانی عزیز درخواست می شود مطالب و عکس های خود را درباره شهر و روستای خود به دست ما برسانند تا در این وبگاه جهت استفاده عموم درج نمائیم.
آدرس : شهر بن ، خیابان ملت ، کافی نت شهر بن - شهر من ، جعفرنادری

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

آخرین مطالب

۱۷ مطلب با موضوع «شهر بن» ثبت شده است

شاعرگرانقدر حاج فضل الله حسین میرزائی بنی درسال 1303 درخانواده مذهبی و کشاورز درشهربن دیده به جهان گشود .

ایشان ازآغاز نوجوانی با تحصیل درعلوم دینی و قرآن درمکتبخانه های قدیم و با بهره جستن ازمحضر اساتید ، آشنایی کامل با مسائل اسلامی پیدا نمود و خود نیز مسئول یکی ازمکتبخانه های شهر بن بود ،که دراین راستا شاگردان خوبی را درروخوانی و روانخوانی و تجوید، قرآن و احکام اسلامی تربیت نمودند .

آن مرحوم از مداحان اهلبیت(علیه السلام) و قاریان برجسته قرآن شهر بن بود و ازنظرتقلید و تعصب التزام عملی به احکام نورانی اسلام و تبلیغ این احکام زبانزد خاص و عام بود.


مرحوم حاج فضل الله ازسال 1342مقلد حضرت امام (ره) بود و رساله ایشان را داشتند. و به طور مخفیانه ازآن نگهداری می کردند و ازبدو شروع نهضت عظیم امام خمینی(ره) درکلیه مراسمها و تظاهرات و راهپیمائی ها حضورفعال داشتند.


مرحوم حاج فضل الله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) افکار و اوقات خود را وقف انقلاب نمودند. و درمدت بیست سال خدمت خود درذوب آهن اصفهان دربیداری کارگران درخصوص تبین انقلاب نقش مؤثرداشته است .


و ضمن حضور فعال درصحنه های انقلاب با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، پنج فرزند خود را راهی جبهه های حق علیه باطل نمودند .

که دوتن از فرزندان ایشان به نامهای شهید مسلم حسین میرزائی بنی که درجبهه شوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و دیگری طلبه شهید جعفرحسین میرزائی بنی درعملیات والفجر دو درغرب کشور به درجه رفع شهادت رسید.


و خود نیز درپشت جبهه با سرودن اشعارحماسی و مذهبی درمورد جبهه و جنگ ، جوانان غیور را برای دفاع ازدین و میادین جنگ ترغیب می نمودند.و نقش مهمی دراین رابطه ایفا می کردند و همچنین دردلگرم نگهداشتن مردم و خانواده های شهدا نقش قابل توجهی را عهده داربودند و مردم نیزعلاقه خاصی به ایشان داشتند ، ایشان برای انقلابیون یاری غمخوار و برای منافقان و فرصت طلبان باری سنگین بودند.


ازمرحوم حاج فضل الله دیوانهای بزرگ شعر در 12 جلد و آثارفراوان دیگر بجای مانده، اشعار ایشان عمدتاً در خصوص توحید، نبوت ، امامت ، مدح اهل بیت(علیه السلام) ، نماز ، انقلاب ، امام راحل (ره) ، مقام معظم رهبری ، شهدای 8 سال دفاع مقدس ایران اسلامی ، واقعه عاشورا ، پند و اندرز و عناوین دیگر می باشد.


آنچه درآثار ایشان بسیار به چشم می خورد ، عشق و علاقه وافر به خاندان عصمت و طهارت (علیه السلام) و انقلاب و امام و رهبری می باشد .


مرحوم حاج فضل الله  همچنان پدری نمونه و زاهد و اهل تهجد و تفکر و ذکر و رازو نیاز بودند. که عمر پربرکت  خود را درمسیر اسلام صرف کردند.

با شهادت فرزندان و با پشت سرگذاشتن دو خاطره عظیم انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ، شوری آتشین و حماسه ای وصف ناپذیر در درون این مرد زبانه کشیدو خداوند شعر را که زبان دل بود به او ارزانی داشت و او با سلاح شعر درهرلحظه و درهر صحنه و درهرمناسبت فریاد حق طلبی سر می داد.


سخن از حسین(علیه السلام) که به میان می آمد او را گل سرسبد خلقت می خواند. از علی(علیه السلام) که سخن می گفت گویا تمام وجودش یا علی(علیه السلام) بود.

به محمد(ص) که می رسید دیوانه وار در آتش شوقش جانفشانی می کرد.توحید چون نقل و نباتی بود که درکام جانش اثرگذاشته بود. سخن از جنگ که به میان می آمد شعرش برندگی ذالفقار داشت.

سخن ازانقلاب سخن همیشگی او بود.امام (ره) و رهبر را چنان وصف می کرد که گویا بعد از اهلبیت(علیه السلام) غیراز این دو هیچ کسی لیاقت توصیف ندارد.

آن شاعر بزرگ شهر بن درتاریخ : 24/03/1374 دارفانی را وداع گفته و به دیدارمعبود شتافتند و دعوت حق را لبیک گفتند. یادش گرامی و روحش شاد.

دیوان شعر این شاعر گرانقدر به همت پسرش آقای لطف الله حسین میرزائی بنی با نام « غم هجران» در سال 1388 به چاپ رسید.

شعر زیر یک نمونه از شعرهای ایشان که در وصف شهر بن سروده اند.

 

دائماً لاله و گل،  باغ و گلستان در بن               

                                       می وزد بوی گل و سنبل و ریحان در بن

 بن بود شیعه خالص همگی پیرو دین                

                                       تــابع امـــرخدا،  عارف قــرآن در بن 

 مخلص و حق و حقیقت ، دلشان صدق و صفا  

                                      عاشق حب علی(ع) جمله مسلمان در بن   

 مردمی قانع و فرمانبر رهبرهمه حال

                                          مردمانی متــدین بدین استان در بن

 ایستادند همگی یاری اسلام عزیز

                                     کن تماشا و نگر خفته شهیــدان در بن

 ثبت شده نام بن تاریخ جهان جلوه گراست

                                    شاعری بوده زبردست ، چو دستان در بن

 درمیان کوه افغان و یتیم داغ و قوزی

                                        یاغیان را همه کوبیده چو افغان در بن

 حمله کردند به بن همچو رضاخان و دگر

                                        ره ندادند وُبدند شیر و دلیران در بن

 یک نفر شاعر دیگر که کنون گشته عیان

                                     نام او «فضل خدا» آمده میدان در بن

 

منبع: دیوان غم هجران شاعر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۱۶
جعفر نادری بنی

این زیارتگاه کوچک در داخل شهر بن و در محله قارایال و دامنه تپه ای معروف به (قارایال) و مشرف به سه راهی نماز قرار دارد. محله قاریال محله ای با خانه ها و بافت قدیمی  است . اولین قبرستان شهر بن در این مکان بوده است که به مرور زمان تغییر مکان داده است.

بابا محمود اصالتا امامزاده نبوده و از آن جهت که نسبش به امام معصوم برنمی گردد به "بابا" ملقب شده است. 

 بابامحمود یکی از بزرگان و عارفان شهر بن بوده و در زمان امامزاده سید بهاءالدین محمد(ع) زندگی می کرده است . امامزاده سید بهاءالدین محمد(ع ) چوبان بابا محمود بوده است .

وقتی بابا محمود از مقام و نسب این امامزاده خبردار می شود. پیشنهاد ازدواج ایشان را با دخترش می‌دهد و ایشان قبول می کنند و تمام مال و منال خود را تقدیم این امامزاده می کند . و به همین دلیل بابامحمود هم پدر خانم یک امامزاده است و هم پدر بزرگ یک امامزاده که امامزاده بابا پیراحمد(ع) شهر بن فرزند امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع)می باشد.

قبر این شخص بزرگوار قبلا بدون بارگاه بوده است ، اما یک بنی ساکن خوزستان شبی ایشان را در خواب می بیند که از او گلایه می کند و به بن می آید و بارگاه کوچکی برای او بنا می کند.



درباره بابا محمود در شرح واحوالات امامزاده سیدبهاءالدین محمد (ع) شیخ شبان چنین آمده است.


امامزاده سید بهاء الدین محمد (ع) نیز جزء یکی از این آقازادگان بود که از جور حکام ظالم در لباس مبدل زندگی می کرده و با آمدن در این سرزمین که قبلاً او را ایلگاه می گفتند با گله داری به نام محمود شعیب (بابا محمود) که یکی از عرب‌های خراسان بود ، آشنا شده و از او می خواهد جهت امرار معاش کاری را به ایشان واگذار نماید ؛

محمود شعیب(بابا محمود) هم موافقت کرده و چون شناخت و اطلاعی از مقام آقا نداشت ؛ یک گله گوسفند به عنوان چوپان در اختیار آن بزرگوار می گذارد و آن حضرت در طول ییلاق و قشلاق گله را اداره و تعلیف می‌نمود.

مکان قشلاقی ایل محمود شعیب(بابا محمود) در روستاهای اطراف اصفهان و ییلاق آن در محلی به نام صحرا و روستای مرغ‌ آشنا بوده است . امامزاده سید بهاءالدین محمد (ع) که فردی سخی و بخشنده بود ، دسترنج چوپانی خود را به چوپانان دیگر می‌بخشیدکرامات و معجزات مختلفی است که از ایشان دیده شده بود .

 به هر صورت با پی بردن به کرامات این امامزاده واجب التعظیم (ع) و پافشاری محمود شعیب(بابا محمود) ، ایشان خود را معرفی نموده و مورد احترام ویژه ایل‌نشینان ، عشایر ، مردم منطقه و شخص محمود شعیب(بابا محمود) قرار می‌گیرد.

محمود شعیب(بابا محمود)  پیشنهاد ازدواج ایشان را با دخترش می‌دهد که مورد قبول واقع شده و پس از مراجعت حضرت سید بهاءالدین محمد (ع) به عربستان و انجام اعمال حج در مکه و مدینه و بازگشت مجددشان به ایران، این ازدواج صورت گرفته و ثمره آن، تولد 4 فرزند شامل ؛ 3 پسر به نامهای « سید محمد » معروف به سید محمد بازار ( مدفون در بازار شهر شوشتر استان خوزستان ) ، « سید احمد » معروف به باباپیراحمد ( مدفون در حوالی شهر بن در 14 کیلومتری روستای شیخ شبان ) ، « سید ابراهیم ‌اکبر » معروف به زین‌الدین ( مدفون در حوالی اژگرد اصفهان ) و یک دختر به نام « سیده فاطمه»)  مدفون در خیابان چهارسوق اصفهان ) می‌باشد.



درخواست از مسئولین


زیارتگاه بابا محمود در شهر بن بسیار مظلوم واقع شده است که متاسفانه مسئولین شهر هیچ گونه اقدامی برای آبادانی و فضاسازی اطراف این زیارتگاه انجام نمی دهند که لااقل مسافر و گردشگری که به داخل شهر و خیابان ملت می آید لحظه در جوار این زیارتگاه آرامش پیدا کند و جایی برای زیارت و استراحت در داخل شهر نیز وجود داشته باشد و مسافران در جوار این زیارتگاه با کاچی نذری کام خود را شیرین نمایند، که پخت کاچی نذری می تواند یکی از جاذبه های گردشگری این زیارتگاه باشد،که احتیاج به امکانات رفاهی دارد.

 مسئولین شهر بودجه های زیادی برای گرداب بن هزینه می کنند که مسافران شهربن را با گرداب می شناسند و هرکس به شهر بن می آید از همان ورودی شهر به گرداب می رود و برمی گردد و داخل شهر را بیابانی برهوت فرض می کند.

 زیارتگاه بابامحمود و پل های حاج الله یار و حاج مهدی و حمام قدیمی برآفتاب و تپه نورالشهدا ظرفیت های زیادی برای جذب گردشگر به داخل شهر بن دارند .که نیاز به سرمایه گذاری و فضاسازی و زیباسازی دارند. که به تبع آن باعث شناساندن شهر بن و رونق بازار و کسب و کار در شهربن می شود.

*******


شعر ترکی درباره بابامحمود

 

بابا مامود ، بو دوشتَه                   ایچیندَه دیر نِوشتَه           

بیردورانی واریموش                      آما اولور فراموش             

گَلیر بیرکیم، دیشینَه                    گَنَه یاد اولور بینَه  

نذر و نیاز اِیلَ لَّر                           کاچِه لار، بیشیریل لَر           

یتیش میل لَر دویرونَه                    دردِه قالوپ ، اوزونَه







۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۵۵
جعفر نادری بنی

ایستادگی مردم بن در مقابل خوانین متجاوز بختیاری در زمانهای قدیم:


تقریباً درسال 1313 هجری شمسی اردوی ابوالقاسم خان بختیاری قصد حمله و تجاوز به بن رادرسر می پروراند و نیروهای آن می خواستند :

از سه طرف کوه بن (1- خوانین در قلعه معروف قلعه خان (درزمینهای مزرعه میان جوب) 2- گرداب بن 3- پوزه کوه بن معروف به یتیم داغ) برای غارتگری وچپاول به بن حمله  نمایند ،


لهذا مردانی چون ( 1-مرحوم آقای حاج سیف الله حیدری بنی 2- مرحوم آقای سید حسین مرتضوی بنی معروف به هژبر 3- مرحوم آقای حاج اسماعیل انصاری بنی  4- مرحوم آقای حاج حبیب داودی بنی و غیره) طی جلسه ای که برگزار می کنند به مردم توسط جارچی ( چون بلندگونبوده)می گویند از زن و مرد و جوانان با چوب و چماق دور بن نگهبانی بدهند


و روی پشت بام خانه ها سنگ و آبجوش و غیره ...آماده کنند و عده ای هم شب تا صبح داخل کوچه های بن راه می رفتند و می گفتند هادق باش بیدار باش که مردم آمادگی مبارزه داشته باشند که افراد فوق در چندین نقطه بن با تفتگ پنج تیرپران و تفنگ روسی جلوی دشمن را می گیرند


و به مرحوم حاج حبیب داودی بنی می گویند همراه خود با یک عدد بیل بردار و به عنوان آبیار از داخل دره و تپه و کوهها  به شهرکرد برود. تا اینکه خود را به هنگ نظامی شهرکرد رسانده و می گوید بن محاصره شده که پس از 18 ساعت نیروهای نظامی که تعدادشان 52 نفر بوده با یک فقره توپ قدیمی که توسط اسب حمل می شده پیاده و با اسب به بن می رسند و مهاجمین ابوالقاسم خان بختیاری را فراری میدهند.


و تا آمدن نیروی نظامی از دهکرد (شهرکرد) مردم بن در برابرغارتگران مقابله نموده و نمی گذارند کوچکترین آسیبی به مردم بن برسد.نامبردگان حاج سیف الله حیدری بنی با تفنگ گلوله زن 5 تیرروسی که بیش از 100 عدد تیر نداشته  وقتی درسنگر قرار می گیرد مرحوم حاج اسماعیل انصاری که با هم روابط دوستی داشتند تقریباً 200 عدد فشنگ آورده می گوید این گلوله ها را استفاده کن.


اطلاعات داده شده توسط آقای حاج نصرالله حیدری بنی فرزند مرحوم حاج سیف الله حیدری بنی که پدرش جزء مبارزان بر علیه خوانین متجاوز بوده است.


    عکس حاج سیف الله حیدری بنی

* مطلب از حجت الله حیدری بنی
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۳ ، ۰۹:۱۷
جعفر نادری بنی

شهــــر بــــــــن


موقعیت جغرافیایی:

شهر مذهبی بن  مرکز شهرستان بن در  25 کیلومتری شمال غربی مرکز استان شهرکرد واقع شده است ، از شمال به زاینده رود و یانچشمه از جنوب به وردنجان . تومانک وهرچگان ، از شرق به سامان . چم خلیفه و از غرب به روستای لارک و شیخ شبان محدود است . شهر بن در حاشیه جاده ای قرار دارد که شهرکرد مرکز استان را به سد زاینده رود و از آنجا به داران و از طرف دیگر به استان مرکزی متصل می سازد این شهر بر روی عرض جغرافیایی 32در 33درجه و طول جغرافیایی 45 در 50 درجه قرار گرفته است و ارتفاع آن از سطح دریا 2200متر می باشد . جمعیت شهر بِن در حدود 15000 نفر است که به زبان ترکی تکلم می کنند.

پیشینه شهر بن:

پیشینه شهر بن را برخی به دوران اشکانی و حتی پیش از آن نسبت داده اند و با استناد به آثار موجود در کوه افغان که دال بر وجود آتشکده ها و عبادت گاه های کهن وگورهایی به سبک آن دوره هستند پیدایش اولین تمدن در این منطقه مربوط به آن دوره میدانند. برخی دیگر با تکیه بر سفالینه های یافت شد در مزارع بن که قدمتی هم عصر سلجوقیان دارند شکل گیری بن را به آن دوران نسبت میدهند و بعضی دیگر معتقدند یکجا نشینی در بن از دوران صفویه آغاز و با سکنای قزل باش های آذری زبان که دلایل سیاسی و استراتژیک توسط شاه صفوی صورت پذیرفته ، شکل گرفته است؛ هر کدام از نظریات فوق مستند و قابل بررسی می باشند که مع الاسف کمتر به صورت تخصصی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. امید که در آینده نزدیک به همت جوانان مستعد و متخصص این دیار از این معما پرده برداشته شود.

شهر بن از جمله شهرهای قدیمی چهارمحال و بختیاری است در افواه این گونه به جا مانده که قبل از آنکه شهر در این محل ایجاد گردد اجداد و ساکنان فعلی در ادامه دره ای که هم اکنون شهر در آن موجود است و در نزدیکی امامزاده بابا پیر احمد (ع) ساکن بوده اند که به مرور زمان به مکانی به نام چغایرد (جیقید) و (کامال) و در نهایت در این مکانی فعلی اسکان پیدا می کنند. که  سرزمین اولیه  آنها- مناطقی کود و نا امن بوده  و به مرور به این ناحیه که دارای چشمه های متعدد و دشت های بزرگ برای کشاورزی  داشته است، مهاجرت کرده اند. از طرف دیگر با توجه به این که شهر بن از جمله شهر هایی است که به دلیل مقاومت مردم آن در مقابل افغانها سقوط نمی کند می توان یقین پیدا کرد که این شهر در آن زمان از جمله نقاط آباد منطقه چهار محال بختیاری بوده است . توجه در ریشه لغوی و وجه تسمیه شهر بن نیز تا حدودی واقعیت را روشن  می سازد .

وجه تسمیه بن :

درباره وجه تسمیه شهر بن چند قول وجود دارد:

1- افراد مسن وسالخورده در مورد وجه تسمیه بن می گویند شهر بن ازنظر موقعیت جغرافیایی در محدوده ای در بین حوزه نفوذ خوانین بختیاری و خوانین قشقایی بوده و از این نظر به بین معروف بوده که به مرور کلمه بین به بن تغییر یافته است .

2- برخی دیگر می گویند در اصل بین ، میان و وسط بوده است که آبادی میان دو رشته کوه افغان (قوقان) و کوه جنگی بن  می باشد.یا مکانی که بین تپه و کوه قرار گرفته باشد،شهر بن تقریبا بین تپه (قارایول) (راه سیاه) و کوه جنگی کشیده شده است. به خاطر نا امنی مردم بیشتر در جاهای مرتفع خانه های خود را بنا می کردند و در طول سالیان گذشته حرف (ی) را از کلمه بین حدف کرده و به صورت خلاصه بن(با کسر ب) به کار برده اند.

3- بعضی دیگر معتقد هستند کلمه بِن از لغت بُن به معنی ریشه آمده است بدین معنی که چون شهر بن در دامنه کوه قرار گرفته در قدیم می گفتند شهری که در بُنِ کوه (ریشه کوه) قرار گرفته است . چرا که خانه های واقع در خیابان جانبازان مشهور به قوزی دقیقا در کنار کوه ساخته شده است و نام این کوه ، کوه جنگی می باشد، شبیه اژدهاست که سر آن در جهت شرق کشیده شده  و دم آن در جهت غرب واقع گردیده است.

 4- و به قول دیگر:  برابر تلفظ کلمه در زبان عامیانه با کسر "ب" می باشد که بعضی اعتقاد دارند دراصل با ضم " ب" بوده  وبه معنی بنچاق و ریشه واساس منطقه بوده است.

5- کلمه «بین» در ترکی آذری به معنای «هزار» می باشد که مردم ترک زبان این منطقه هنوز هم نام« بن» را « بین» تلفظ می کنند. که شاید به دلایلی اسم این منطقه را بین یا همان هزار گذاشته شده است.

 زبان مردم شهر بن:

بر اساس تحقیقا انجام شده گویش ترکی بِن با زبان ترکی آذری و تا حدودی استانبولی قرابت بسیاری دارد که این امر نشان دهنده این نکته است که اجداد مردمان بِن عشایر آذری زبانی بوده اند که در زمان حکومت صفویه برای تعدیل نیروی عشایر بومی منطقة چهارمحال و بختیاری در این مکان اسکان داده شده اند همچنین در این تحقیقات به این نکته اشاره شده است که با توجه به گویش خاص مردم بِن انتساب آنها به عشایر ترک زبان قشقایی نادرست می باشد و احتمالاً اجداد اهالی بِن قسمتی از طوایف قزلباش  ( هفت طایفة ترک منطقة آذربایجان در زمان صفویه ) بودند که در زمان صفویه به این منطقه کوچ داده شده اند .)

برخلاف شهرها و روستاهای مجاور که به لهجه ترکی قشقایی تکلم می‌کنند به چند دلیل می‌توان گفت که لهجه مردمان این قوم لهجه‌ای بینابین لهجه ترکی آذری و زنجانی است.

۱- برخی واژگان و اصوات در این لهجه وجود دارد که در گویش آذری و زنجانی وجودداشته ولی درگویش قشقایی نیست مانند:اصوات ؤ و ؤؤ مثال: سؤز به معنای سخن یا کؤؤل به معنای خاکستر که در گویش قشقایی "سز" و "کیل" خوانده می‌شود.همچنین بسیاری از کلمات و اسامی.

۲- وجود ضرب المثل‌ها و اشعار عامیانه رایج در فرهنگ عامه اهالی این شهر که همان ضرب المثل‌های لهجه آذری است.

۳- وجود حکایتها و داستانهای عاشقانه اسطوره‌های فرهنگ آذری مانند افسانه‌های "کرم و اصلی" "ریحان سردار""کور اوغلی" و …

4-وجودشعرهای ترکی شاعران قدیم شهر بن که واژه ها بیشتر ترکی آذری استانبولی است.

شغل:

شغل بیشتر مردمان بِن درقدیم کشاورزی ، باغداری و دامپروری بوده است .ولی اکنون اکثرمردم بن در ادارات ، سازمان ها و شرکت ها مشغول به کار هستند و جوانان شهربن درعرصه علم موفقیت های زیادی بدست آوردند و دکتر و مهندس های زیادی از شهر بن در کشور خدمت می کنند و حتی در خارج از کشور هم مشغول کار و تحصیل هستند .

عمده ترین محصولات گیاهی شهر بن:  شیرین بیان ، گل ختنی ، خاک شیر و ریواس می باشد.

 محصولات باغی شامل : آلوچه ، بادام ، گردو ، انگور ، هلو ، زردآلو ، و... می باشد . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۳
جعفر نادری بنی

زندگینامه رزمنده شهید علی رحم احمدی بنی



شهیدعلی رحم احمدی بنی در آبان ماه سال 1340 در شهر بن از توابع چهارمحال و بختیاری درخانواده ای مذهبی متولد گردید، پس از سپری کردن دوران طفولیت در سن 7 سالگی پا به دبستان نهاد کلاس اول و دوم ابتدائی را در شهر بن به اتمام رسانید .

و چون پدرش استخدام ذوب آهن شده بود به همراه خانواده خود به زرین شهر مهاجرت کردند و اسکان گزیدند. بقیه دوران ابتدائی را در زرین شهربه اتمام رسانید،

شهید احمدی درسن 12 سالگی در مدرسه راهنمائی مشغول تحصیل شد و دراین دوران نیز هیچگاه از اعتدال خارج نشد و درس را به عنوان یک وسیله برای شناخت هدف عالیه ادامه داد تا اینکه با موفقیت دوران راهنمائی را نیز پشت سرگذاشت و برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شد. در این دوران دو سال تحصیل را نیزپشت سر گذاشت که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) شروع شد .

شهید علیرحم احمدی نیز مانند سایر برادران در تظاهرات و راهپیمائیها شرکت می نمود، تا اینکه انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357 به پیروزی رسید و شهید همچنان به تحصیل خود ادامه داد تا درسال 1360موفق به اخذ دیپلم گردید.

شهید احمدی در فروردین 1361 برای انجام خدمت سربازی از شهرکرد برای آموزش عازم کرمان شد . پس از سه ماه آموزش نظامی از کرمان به تهران رفت و از آنجا به خط مقدم جبهه عازم گردید. که در لشکر 77خراسان مأموریت خود را انجام می داد.

مدت 21 ماه در جبهه بود که یک بار از ناحیه دست راست مجروح شد، که با یک ماه استراحت بعداز بهبودی دوباره به سوی جبهه شتافت . ایشان در جبهه براثر فعالیت های زیادی که می نمود به درجه گروهان سوم افتخاراً نایل آمد . دوران شش ماهه احتیاط سربازی را نیز در جبهه گذراند ، که در حمله شکوهمند خیبر شرکت داشت و سرانجام در فروردین 1363 خدمت سربازی را به اتمام رسانید.

شهید علیرحم احمدی به علت اینکه روحیه ایثار و شهادت در وجودش شعله ور بود لذا بعداز خدمت سربازی نیز نمی توانست آرام باشد. همیشه به یاد جبهه بود و مسئولیتی که احساس می کرد می گفت باید به جبهه بروم ،

شهیداحمدی این بار به علت علاقه ای که به کارهای امدادگری داشت برای فراگیری این فن به اصفهان سفرکرد و یک ماه دوره دید و فنون امدادگری را فراگرفت و سپس از طریق بسیج زرین شهر به جبهه اعزام گردید و در بهداری تیپ قمر بنی هاشم (ع) مشغول خدمت به مجروحین و مصدومین گردید .

او به دلیل لیاقتی که دراین رشته از خود نشان داد به سمت مسئول بهداری گردان توحید از تیپ قمربنی هاشم (ع) برگزیده شد.

زمان و ایام گذشت تا اینکه عملیات افتخار آفرین بدر شروع شد ، شهید همراه با پدرش پیرش و برادرش درعملیات بدر شرکت نمود. در این عملیات با توجه به اینکه  شهید احمدی از ناحیه سر مجروح شده بوده به پشت جبهه نمی آمد و در آنجا انجام وظیفه می نمود.

و سرانجام هنگامی که زخمهای یکی از مجروحان را می بست ، خود براثر ترکش های زیاد که بر پیکرش وارد می آید و از ناحیه شکم و پاها و دستش به شدت مجروح می گردد ، و شهید را بلافاصله به بیمارستان اهواز منتقل می کنند و بلافاصله به اتاق عمل برده می شود و تحت عمل جراحی قرار می گیرد.

و از اهواز به بیمارستان  شریعتی تهران منتقل می شود و در این بیمارستان دوباره تحت عمل جراحی قرار می گیرد و چون وضع حال او بسیار وخیم بوده است تحت مراقبت های ویژه پزشکی قرار می گیرد  که مراقبت های ویژه مؤثر واقع نمی شود و بعداز 52 روز درد و رنج شدید براثر شدت جراحات وارده در تاریخ 16/02/64 در روز نیمه شعبان به شهادت می رسد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۳ ، ۱۹:۱۱
جعفر نادری بنی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۱۲:۵۹
جعفر نادری بنی

طلبه بسیجی ، شهید قاسم نادری بنی فرزند: میرزاقلی ، در سال 1338 در یک خانواده مذهبی در شهر بن متولد شد.

ایشان تحصیلات ابتدائی را تا کلاس پنجم در شهر بن ادامه می دهند و بعداز آن برای تحصیل علوم دینی و طلبگی به نجف آباداصفهان می روند.

 در زمان انقلاب اسلامی در صف مبارزان برعلیه طاغوت ستم شاهی قرار می گیرند و با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های حق علیه باطل اعزام می شوند.

و بعداز مدتی حضور در جبهه سرانجام در تاریخ: 1360/11/29 در عملیات فتح المبین در جبهه شوش هدف تیر مستقیم دشمن قرار می گیرند و به درجه رفیع شهادت نائل می آیند.

 روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد...

 

وصیت نامه زیبای طلبه بسیجی، شهیدقاسم نادری بنی

امروز روز امتحان است امروز شیعه ی واقعی معلوم می شود ما هم که رفتنی هستیم چه بهتر در راه خدا برویم.

 با درود و سلام به پیشگاه آقا امام زمان (عج) و درود و سلام بر امام خمینی و امید امت و سلام برشهیدان.
سلام گرم من برتوای پدر و سلام خدا بر تو ای پدر که مرا چنان تربیت کردی که از آن وقتی که به سن بلوغ رسیدم نماز وروزه ام را انجام دادم. آفرین بر تو که چنین فرزندی تربیت کردی ،

 سلام من بر تو ای مادر عزیز و مهربانم . سلامی که از قلبم بر می خیزد برتو ای مادر که چنین فرزندی تربیت کردی که با عشق و علاقه می خواهد به یاری امام بزرگوار و یاری اسلام و قرآن برود. درود خدا بر تو ای مادری که مرا بزرگ کردی و چه زحمتها که به پای من کشیدی ... امیدوارم که مرا ببخشی وای مادر اگر کسی آمد و گفت پسرت بی خود رفته به جبهه ها بایستی همین جا می ماند به شما کمک کند در جواب بگو خاک عالم بر سر کسی که چنین فکر میکند مگر جای بدی رفته ... رفته است تا از اسلام دفاع کند و در جواب بگو که من افتخارمیکنم که رفته،
من می روم تا خدارا ملاقات کنم و سلام گرم من به برادران و خواهران خودم شما هم به راه شهیدان پای بند باشید و راه ما را ادامه دهید.
و حال وقت جهاد است و می بینید که همه ی کشورها دست به دست هم داده اند و می خواهند انقلاب اسلامی ایران را از بین ببرند ، پس بر ما لازم است برویم و ازآن دفاع کنیم و تو نباید از من ناراحت و نگران باشی و شما نیز (پدر) باید همانند حبیب ابن مظاهر به یاری امام بزرگوارمان بشتابی و دین را یاری کنی..

آن وقت که حسین(ع) درمیان قتلگاه می گوید آیا کسی هست که مرا یاری کند،حسین (ع) می دانست کسی نیست . چرا می گفت ؟ می خواست به ما برساند که ای کسانی که حسین را دوست دارید راه حسین را بروید. امیدوارم این صحبتها تأثیر داشته باشند.

اگر شهادت افتخار من شد که من خوشحال هستم و شما هم باید افتخار کنید که چنین فرزندی داشتید وا گر شهادت هم نصیب من نشد که انشاالله می شود بازگشته و دوباره خدمت می کنیم.

شما باید دعا کنید که خداوند امام بزرگ را برای ملت های جهان نگه دارد . ای خویشان و فامیل ها و ای همشهریان که می آیید تا تسلیت بگویید به جای تسلیت ، تبریک بگویید و ای پدر در گرفتاری ها و سختیها و خوشیها بگو (انا الله وانا الیه راجعون) ما از طرف خدا آمده و به سوی او باز خواهیم گشت . همه ی ما رفتنی هستیم و امروز روز امتحان است امروز شیعه ی واقعی معلوم می شود ما هم که رفتنی هستیم چه بهتر در راه خدا برویم...این جانب قاسم نادری چیزی ندارم جزچند جلدکتاب و یک نهج البلاغه و قرآن که در دوران طلبگی خریده ام...

ملتی که شهادت را می خواهد او را از چه می ترسانید . او از مردن می ترسانید !!! اینها شهادت را شرف خودشان می دانند. (امام خمینی)

به امید پیروزی مستضعفین جهان بر کفر جهانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۷
جعفر نادری بنی